Abi

سلام سرخا آبیا سرخ آبیا
تیم‌ ارتش سرخ ، استقلالیا
اصن همرو می گم دادا به گوش باشید
خوبه یه لحظه از خواب خرگوشی پاشید
یکی ققنوس شده و پر کشیده
تنشو واسه حق به آتیش کشیده
اصن فوتبالو ول کن ، غیرت داری؟
می تونی دوباره تکی تو اون استادیوم بری؟
استادیوم عن صد هزار پسری
می تونی بازم بری خواهرتو‌ نبری
بس کن بابا نگو ، هی ، حال داری
رپ کن جوگیر عن و دوزاری
ما هم معترضیم ، اما زیر لحاف
هشتگ می زنیم دائما علاف
می گم دختر آبی ، اصن مجازی نبود
مگه اسطورتون ناصر حجازی نبود
اون که سر خم نکرد و دولا نشد
پاهاشو زدن ، اما وایساد تا نشد
اگه مث اون شریفی و اهل مرام
بگو استادیوم نمی رم ، یه کلام
نمی دونم دلم دیوونه کیست
اسیر نرگس مستونه کیست
نمی رم استادیوم تا بدونی
یادت باشه روی حرفات بمونی
یادت باشه روی حرفات بمونی
حالا یک سال گذشت و خیلی مردی
زیر قولت زدی دادا ، فراموش کردی
واسه قر و تیم و توپ و دارام دوروم
رفتی تنها بازم توی استادیوم
واست خوندم دادا تا که یادت نره
تا که خواب از سر پلکات بپره
اصن حال ما رو ببین تو این دورو زمون
خدایی با کیا شدیم ۸۰ میلیون
سگ خور اصن بزا بگذرم از اینا
می خوام برم سر غمنامه رومینا
تکخال عشق و شور و آرزو
فقط چهارده سال سنش بود عمو
واسش زود بود حجلشو آذین کنن
طفلی رو بکشن و داس آجین کنن
هر چند تو این برزخ بد شخمی سرا
همه اینچیزا دیگه طبیعیه واسه ما
وقتش نیست دیگه بگم از فاطمه
اینا بس نبود ؟ بازم حرف لازمه
خلاصه یادت باشه تو این چرخ زمون
یا اصن حرف نزن یا رو قولت بمون
خدا رنج و ستم اندازه داره
به دنیا درد و غم اندازه داره
می رم از شهر غمبار تو بیرون
اگه بخت بد ما بز نیاره
اگه بخت بد ما بز نیاره
Đăng nhập hoặc đăng ký để bình luận